.تاثیرفن بیان در بازاریابی تلفنی
ابتدا قبل از هر نوع فروشی به خصوصابازاریابی تلفنی باید یادبگیرید که چطور با فن بیان خوب ازفروش کم بازاریابی تلفنی وحضوری خداحافظی کنیم.و این مدنظرتون باشه که صداتون در فن بیان بازاریابی تلفنی حکم حیاتی در فروش شما داره .
برای تعامل درست با یک مخاطب یا مشتری، باید توجه کنیم که برای بهتر شدن فن بیان بازاریابی تلفنی، صدا ، لحن ، زبان بدن و طرز گوش دادن ما ،همگی توی ارتباط تاثیر دارن . اما توی ارتباط تلفنی زحمت همه ارتباط میفته گردن طرز بیان و لحن مناسب .
اما چطور میشه توی فن بیان بازاریابی تلفنی موفق تر باشیم؟ برای جواب این سوال ادامه مقاله رو با من باشید :
در فن بیان بازاریابی تلفنی موفق ساده وقابل فهم صحبت کنید
نیازی نیست ازکلمات و اصطلاحات سخت استفاده کنیم ، که مخاطب رو گیج کنه و متوجه نشه و در پایان قید خرید رو بزنه.
تاجایی که میتونید اصطلاحات کاری خودتون در بازاریابی تلفنی رو ساده بیان کنید .
هیچ موقع این تصور رو نداشته باشید که چون خودتون تسلط کامل به کارخودتون دارید پس مشتری هم نسبت به شما و کارتون مسلط هست ، و شروع کنید به صحبت کردن در مورد اون اصطلاحات سنگین .
فکر کنید مشتری شما یه بچه کوچکی هست که هیچی نمیدونه پس اونقدر ساده سازی کنید که اون بچه هم متوجه بشه.
برای این کار توی فن بیان بازاریابی تلفنی، چند کلام اولیه اگر خوب توجه کنید متوجه میشید که مشتری شما چند مرده حلاجه، و متناسب با سطح فهم و دانش اون صحبت کنید .
این کار باعث میشه هم مشتری حس خوبی بهش انتقال پیدا کنه و هم اینکه از اینکه شما حرفشو می فهمید خوشحال میشه و احساس امنیت می کنه و احتمال خریدش به طرز قابل توجهی افزایش پیدا می کنه.
برای بهتر شدن فن بیان بازاریابی تلفنی چه بگوییم؟
باید همون اول صحبت حواسمون به حرفهای مشتری باشه و برای اینکه حس خوبی بهش بدیم، و با ما حس آشنایی بهتری برقرار کنه سعی کنیم لحن و نحوه حرف زدمون مثل مشتری باشه.یعنی اگر مشتری با انرژی حرف زد ، ما بی حال حرف نرنیم و یا حتی اگر اون شرایطی داشت که صداش آروم بود و انرژی نداشت ما مثله سخنرانان انگیزشی بلند و پرانرژی حرف نزنیم.
اگر لحن و بیانمون مثل مشتری باشه تونستیم یک گام به سمت فروش احتمالی و بهتر شدن فن بیان بازاریابی تلفنی نزدیک بشیم.
مثلا اگر مشتری ما فرد دقیقی بود و زیاد از آمار و ارقام حرف زد و گفت که نیازداره بیشتر در مورد پیشنهاد محصول و خدمات ما فکر کنه فورا شما خسته نشید و بگید که این مشتری نیست .
این طور افراد اتفاقا اگه دقیق تر باهاشون صحیت کنید ،و مزیت کالای خودتون رو براش سبک،سنگین کنید و زمانی بهش بدید که اطلاعاتی که بهش دادید رو توی ذهنش هضم بکنه احتمال خردیش تا 90% بالامیره و این از تجربه رو خیلی از فروشنده های موفق داشتن.
یا اگر مشتری شما یک فرد پر انرژی باشه که این رو می تونید از روی حرف زدنش متوجه بشید . چون این طور افرادی خیلی شتابزده،و تند تند حرف میزنن ، اون موقع این افراد اگر آمار وار قام بهشون بگی و یا حتی یه کم آروم حرف بزنی باید قید فروش به این افراد رو بزنی .
چون خیلی حالشون گرفته میشه و حس میکنن توی قفس هستد، شاید اون لحظه که دارید باهاشون صحبت میکنین به روی خودشون نیارن اما به که به محض اینکه تماستون تموم بشه ، شماره تماس شما رو میفرستن توی لیست سیاه ، به قول مهران مدیری دیدم که میگم .
پس حتما سعی کنید با افراد پر انرژی سعی کنید شنونده خوبی باشید و بزارید که تمام حرفهاشون رو بزنن ، اون موقع میبینید که برخلاف تصورتون که فکر می کنید فروش تلفنی سخته، نه تنها این افراد ازشما محصولتون رو میخرن ، بلکه چون دوستای زیادی دارند حتما شما رو به دوستاشون معرفی می کنن.
حالا مشتری های زیادی وجود دارند و ما هم نمی خوایم همه رو معرفی کنیم و بگیم به هر نوع شخصیت مشتری چطور حرف بزنید،
ولی این رو میتونم خدمتتون بگم که بیشتر سختی کار اینه که بزنی تو دل کار ، شاید اولش سخت باشه اما همین که شروع کنی میبینی که یواش یواش ، یه پا استاد میشی تو این زمینه و توی چند کلام اولیه متوجه تیپ شخصیتی طرف مقابلت میشی و خیلی راحت میتونی باهاش ارتباط برقرار کنی و روابط عمومی خودت رو قوی و قوی تر کنی.
اشتباهات رایج در فن بیان بازاریابی تلفنی
شاید شما هم به این قضیه اشراف داشته باشید که، سنگ بنای هر کسب وکار موفقی ، توجه به نیاز مشتری هست نه سود خودتون.
پس اگر شماهم این طور تصوری نسبت به کسب وکار دارید ، این قسمت مقاله خیلی به دردتون میخوره:
خیلی از افرادی که توی مکالمات فروش شکست میخورن بدون شک مکالمات خودشون رو این طور شروع میکنن ،
سلام من از شرکت فلان تماس میگیرم و این محصول رو دارم.
فکر میکنید چه بازخوردی داشته باشه اون مخاطب وقتی این حرف رو میشنوه ، با خودش فکر میکنه که این آدم قصد خالی کردن جیب منو داره و خیلی راحت آب سرد رو میریزه روی دستهای شما و میگه نه من به این محصول و خدمات نیازی ندارم و تلفن رو قطع میکنه .
سلام ، عذرخواهی میکنم بد موقع مزاحم شدم و…
یعنی این طور حرف زدنی همون ابتدا ناخودآگاه این پیام رو به مخاطبتون میده که برخلاف حرفی که زدید قصد مزاحمت داریدو ما آدمها با یک آدم مزاحم چطور برخورد میکنیم ، بهتره خودتون قضاوت کنید.
اما حالا که آشنا شدیم با این مسائل راه حل چیه؟
ما قصد داریم یک سری جملات رو خدمتتون بگیم که واقعا کارساز باشه براتون:
ما فکر کردیم چون شما تو شهرفلان زندگی میکنین و شغل فلان را دارید، ممکنه علاقهمند به شنیدن این موضوع باشید که…
با بیان این جمله همون ابتدای کار توجه مخاطب را به ادامهی صحبتهای خودتون جلب میکنید. هر فردی در هر جایگاه و موقعیت اجتماعی که باشد دوست داره خریدی انجام بده که به بهتر شدن شرایطش کمک قابل توجهی بکنه.
حالا خودتون یک بار امتحان کنید اگر خودتون باشید با کدوم جمله بیشتر کنار میاین؟
حالا این جمله رو گفتید بعد نباید مشتری رو به حال خودش رها کنید ، چون هممون وقتی میخوایم خریدی انجام بدیم یه سری دغدغه و سوال توی ذهنمون میاد که اگر پاسخ داده بشه احتمال خرید ما به طرز چشمگیری بیشتر میشه.
پس حالا نوبت مرحله دوم گفتگوی شما با مشتری میرسه و اون اینکه اگر نگرانی و دغدغه ای داشت رفعش کنید .
مثلا بگید این مشکل شما رو کاملا درک میکنم ، همین یک جمله باعث میشه حس اعتماد رو بیشتر کنه و احساس کنه که شما یک مشاور دلسوز هستید نه صرفا یک فروشنده ای که فقط میخواد محصولشو رو بفروشه .
سوم حس اعتماد رو بیشتر کنید و اگر واقعا نسبت به کالا و محصولتون ایمان دارید حس قطعیت و اطمینان رو در طرف مقابل شعله ور کنید و بگید:
مطمئن باشید که ما این کار و این قول رو که به شما دادیم حتما اجرامیکنیم و با خیال راحت این محصول رو ازما خرید کنید و جای شک و نگرانی رو براش کم کنید . این کار باعث میشه شاید اون لحظه از شما خرید نکنه ولی بعد از یه کم سبک ، سنگین ومقایسه شما با رقیباتون حتما مزیت شما رو متوجه میشه.
برای بازاریابی موفق تلفنی چه مراحلی باید طی بشود؟
یک دفتر و خودکار آماده کنیم که خلاصه اون چیزی که از صحبت با مشتری اعم از: اطلاعات شخصی و مکانی و یا هر اطلاعاتی دیگه که مناسب کسب وکارمون هست رو یادداشت کنیم . چون این اطلاعات برای پیشرفت تماس بعد و ختم شدن تماس به فروش حتما نیازمیشه.
اما اجازه بدید یک سری از مراحل رو خدمتتون بگیم که این کار براتون راحتتر بشه:
اول اینکه مرحله اول که یک سلام و و احوالپرسی هست که باز به دوقسمت تقسیم میشه اگر فرد رو میشناسید که کار راحت تره و خودتون رو معرفی کنید و کار رو جلو ببرید .
دومین حالت زمانیه که اولین تماسمون هست و مشتری رو نمیشناسیم ، که توی قسمت قبلی همین مقاله خدمتتون گفتم که چطور هدف اصلی گفتگومون رفع نیاز مشتری باشه.
مرحله دوم تا جایی که میتونیم بدون جبهه گرفتن نسبت یه کالای خودتون سعی کنید حس اعتماد رو بیشتر کنید ، چون با این کار خیلی راحت به اطلاعاتی دست پیدا می کنید که نقطه داغ مشتری شما هستن و با وارد شدن توی این ناحیه فروشتون تاحدی تضمین میشه . اما یادتون باشه هیچ موقع مشتری مشکل واقعی و اصلی خودش رو نمیگه مگر اینکه احساس اطمینان نسبت به شما و کالاتون پیدا کنه.
مرحله سوم ارائه پیشنهاد هست .
درواقع توی این مرحله شما تونستید حس اطمینان رو درمشتری شعله ور کنید، پس بدون فوت وقت برید سراغ اصل مطلب و کالا و خدمت خودتون رو خیلی ساده و راحت طوری که متوجه بشه که این محصول به دردش میخوره و شما صرفا برای رفع نیازش اون رو معرفی کردید . نه اینکه ازقبال خرید اون سودی به شما میرسه.
با اعتماد به نفس بالا در مورد مزیت رقابتی که دارید صحبت کنید و اصلا جای نگرانی رو توی ذهن خودتون ومشتری نزارید. چون قراره با تهیه محصول شما مشکل اون حل بشه پس با قدرت و جسارت محصول رو معرفی کنید.
مرحله آخر قطعی کنید فروش خودتون رو
از قدیم گفتن تا تنور داغه نون رو بچسبون ، پس نزارید مشتری که تا آستانه خرید اومده ، خریدش رو به روزهای آتی موکول کنه و بهش اجازه بدید که توی این مرحله هم فکر کنه ، چون قبلا شما این اجازه رو بهش دادید که فکرش رو در مورد محصول و خدمت شما بکنه ، و فکر کردن توی این مرحله نه کمکی به مشتری میکنه و نه شما به هدفتون میرسید که شاید هدف شما فروش یا حتی گزاشتن یک قرار کاری برای توضیحات بیشتر باشه.
تاثیر فن بیان درمعامله
یکی از مهم ترین کارهای ما توی زندگی ، معامله خوبه . درواقع معامله خوب میتونه زندگی مارو متحول کنه ، چه توی کسب وکار ، چه توی روابط و زندگی شخصی .
اما چطور میتونیم یک معامله گر قهار باشیم؟
یک معامله گر قهار در واقع مسلح هست به فن بیان زیبا و تاثیر گزار. میدونه که چه درمعامله تلفنی، چه در معامله حضوری، باید فن بیان معامله رو بهش مسلط باشه.وگرنه شکستش تاحدی قطعی میشه.
برای مذاکره موفق مثل یک داور باشیم
یعنی توی مذاکره هم حواسمون به سود خودمون باشه ، و هم سود طرف مقابل . درواقع یک جور تعادل میتونه یک معامله برد،برد رو رقم بزنه.معامله وقتی معنی پیدا میکنه که یک طرفه نباشه. پس اولین فاکتورتون برای یک مذاکره خوب ، تجزیه و تحلیل تمام جوانب برای اینکه هم شما به اون هدفی که برای مذاکره تعریف کردی برسی ، هم طرف مقابل نفعی از این مذاکره ببره .
اگر میخواهید مذاکره موفقی داشته باشید بیشتر شنونده باشید…
توی مذاکره اون فردی که کمتر حرف میزنه ، اطلاعات بیشتری رو بدست میاره و این اطلاعات میتونه خیلی توی موفقیت وپیشبرد مذاکره به کمکش بیاد. پس توی مذاکره بحث مذاکره رو مطرح کنید و اجازه بدید که مشتری همه ی انتقادو دغدغه های ذهنی خودش رو بیان کنه .
اصلا فکر نکنید اگر طرف مقابل شما نسبت به کالا یا خدمتتون ایراد گرفت به معنی پایان معامله هست، درصورتی که شاید این انتقاد یه جور موافقت باشه که طرف مقابل شما میخواد احساس اطمینان خودش رو بیشتر کنه واگر شما کمی صبور باشید و خوب به دغدغه هاش گوش بدید و راه حل مناسب براش داشته باشید ، بدون شک ورق رو به نفع خودتون برمی گردونید.
کمتر حرف زدن نه تنها یک نقطه ضعف توی مذاکره نیست ، بلکه شاید یه یک سلاح قدرتمند توی دستان شما تبدیل بشه و بتونید زیرکانه اطلاعات خوبی از شرح حال مشتری خودتون پیدا کنید.
به امتیاز دادن ها توجه کنید
یک نکته مهم در تعامل بهتر با مشتری اینه که به امتیاز و تخفیف های مذاکره توجه کنید . مثلا اگر فروش یک کالا محور مذاکره هست ، و قیمت محصول شما 400 هزار تومان هست و مشتری درخواست پرداخت 200 هزارتومانی داره ، یعنی نصف قیمت ، هیچ موقع تخفیف نزدیک به قیمت مشتری رو نگید مثلا بگید که 250 هزار تومان محصول روببر .
این نوع امتیاز دادن باعث میشه که مشتری ناخودآگاه احساس کنه که شما که اینقدر از قیمت پیشنهادی پایین تر اومدید ، پس حتما جای تخفیف بیشتری وجود داره. و به خاطر این قضیه یا مذاکره رو تموم کنه یا تخفیف بیشتری بخواد که باعث بشه شما ضرر بکنید.
نحوه صحبت کردن با مشتری برای فروش بیشتر
کیفیت مکالمه ی فروش رو کیفیت سوالهاتون از مشتری مشخص میکنه . اگر میخواهید زمینه را برای یک گفتگوی خوب و جذاب آماده کنید حتما از سوالاتی استفاده کنید که مشتری بیشتر صحبت کنه و فقط به یک کلمه بله یا خیر تقسیم نشه.
مثلا اگر فروشنده کت وشلوار هستید بهترین سوال میتونه اط مشتری این باشه که : کت شلوار قبلی شما ازش راضی بودی یانه ؟ اگر راضی بودی بیشتر از کدوم ویژگیش خوشت اومده؟
این وسیله رو برای چه کسی میخواهید خرید کنید که مشاوره بهتری با توجه به تجربه کاری خدمتون بگم؟
وسوالاتی ازاین دست که به اونها سوالت باز میگن ، که باعث میشه سر بحث رو بازکنید .
این طور سوالات بازی امکان صحبت کردن بیشتر برای مشتری رو فراهم میکنه و اطلاعات زیادی رو به شما انتقال میکنه که بتونید با بهره گیری از این اطلاعات بهترین گزینه رو بهش پیشنهاد بدید.
اگر مشتری شما برای بار دوم هست که میخواد از شما خرید کنه ، سعی کنید تا جایی که میتونید صمیمی تر بشید .چون توی این مرحله کار شما تقویت رابطه هست.
اگر مشتری شما ازطریق مجازی از شما خرید داشته و بار دوم هم تجدید خرید میکنه میتونید یک متن پیام صمیمی تو قالب پیامک یا ایمیل به این شکل براش ارسال کنید:
… جان سلام .خوشحالیم که دوباره توانستیم خدمتی با محصول خود به شما برسانیم و…
گفتن اسم هرفرد بهترین گزینه برای بهتر کردن رابطه با اون فرد هست .شما وقتی اسم طرف مقابل رو بیان میکنی در واقع علاوه بر اینکه حس ارزشمندی رو در وجودش شعله ور میکنی ، احساس میکنه که با خیال راحت تری میتونه انتخاب کنه و حس آزادی انتخاب که در فرد به وجود بیاد ، بهترین حس رو از خرید تجربه میکنید.
برای ارتباط کلامی بهتر با مشتری حتما به دنبال نقطه مشترک خودتون با مشتری باشید . مثلا اگر شما خواهان پیراهن با کیفیت هستیدو مشتری شما هم از دست محصولات بدل و زود پاره شدن پیراهنش به تنگ اومده ، ضمن گفتن اینکه خود شما هم از این مسئله رنج میبردید و راه حلش رو پیدا کردید و این طور میتونید با این روش کیفیت پیراهن رو تشخیص بدید .
خود به خود با حس همدردی و گفتن راه حل برای این مشکل ، میتونید فضای ارتباط خودتون رو با مشتری مستحکم تر بکنید، و مشتری شما رو مثل یک دوست نه صرفا یک فروشنده ببینه.
یک فروشنده خوب ، یک راهنمای خوب هست نه چیز دیگر
توی تعامل بهتر با مشتری ، سعی کنید کنار مشتری باشید نه نقطه مقابلش .
بهترین راه برای برای یادگرفتن اینکه چطوری باید با مشتری برخورد درست و صحیحی داشته باشید، اینه که خودتون رو جای مشتری بزارید.جطور دوست دارید با شما برخورد بشه؟ همون طوری که دوست دارید موقع خرید با شما رفتار بشه با مشتری های خودتون همون طور برخورد کنید.
به عنوان مثال ، اگر شخصی تو بخش تجهیزات ورزشی به دنبال کفش واسه دویدنه ، اگر میدونید که با این جوراب مخصوص شما اون مشتری حس بهتری رو تجربه میکنه حتما بهش پیشنهاد بدید مطمئن باشید این راهنمایی شما ارزش محصولتون رو چند برابر میکنه . پس از این پیشنهاد خوب ترسی نداشته باشید . حالا من این مثال رو زدم شما میتونید توی حوزه خودتون ، متناسب با محصولتون پیشنهاد جانبی صحیح به مشتری بدید.
نحوه برخورد با مشتری ناراضی
توی هرکسب و کاری بالاخره یک روز میرسه که فریاد نارضایتی یک سری مشتری بلند بشه و این شما هستید که اگر راه صحیح برخورد با مشتری ناراضی رو بلد نباشید ، ممکن هست شما و برندتون در خطر باشید.پس راه چاره چیه ؟ با من باشید تا جواب این سوال رو باهم پیدا کنیم:
اول از هرچیز باید بدونیم که مشتری ناراضی جز جدایی ناپذیر هرکسب وکاری هست و اگر یک روزی با این افراد ناراضی توی کسب و کار برخوردیم نباید افسار کار از دستمون بره و کاری رو انجام بدیم که بتونیم این حالت رو مدیریت کنیم:
اطمینان خاطر به مشتری دهید
مشتری الان از چیزی ناراحت شده ،حالا اینکه حق با اون هست یانه رو میزاریم واسه بعد. الان باید با گفتن یک سری کلمات آب سرد باشیم روی آتش.
نمونه ای از این جملاتی که کمی آتش خشم مشتری رو کم میکنه و اطمینان خاطر بهش میده:
کار درستی کردید که با ما تماس گرفتید.
لطفا از ابتدا مشکلتون رو مطرح کنید که بتونیم راه حلی براش پیدا کنیم.
کاملا وضعیت شما رو درک میکنم .
و…
یک طوری وانمود کنید که دارید کاملا به حرفهاش گوش میدید.اگر استرس داره درکش کنید و ابراز همدردی کنید.هیچ موقع یه سری جملاتی مثل اینکه سیستم این اجازه رو به ما نمیده و یا درخواست شما توی چارت کاری ما نیست رو نگید . چون یک جور احساس قفل شدن به مشتری دست میده که عصبانیت رو شعله ور تر میکنه.
فقط فقط ابراز همدردی کنید :
من همین شرایط رو داشتم ، فکر کنم راه حل مشکل شما رو بدونم
میدونیم این وضعیت چقدر ناراحت کننده هست ، پس اجازه بدید بیشتر درموردش صحبت کنیم و به یک تفاهم دوسر سود برسیم
توجه مشتری رو به واقعیت جلب کنید
گاهی اوقات عصبانیت مشتری ممکنه ناشی از سوء تفاهم باشه و یک تعامل صحیح این نیست که همیشه شما و محصولتون مشکل داره . شاید توقع مشتری بیش از حد باشه و توی این شرایط اگر کوتاه بیاد نه تنها برای شما و برندتون خوب نیست ، بلکه ممکنه این خطر رو برای بیزینس شما داشته باشه که در معرض شکست قرار بگیرید .
پس راهکار چیه؟
سعی کنید بعد از فروکش کردن عصبانیت مشتری ، واقعیت رو بهش بگید و حتی بهش کمک کنید که خودش به واقعیت پی ببره که چطور دچار سوء تفاهم شده.
من کاملا مشکل شما رو درک میکنم اما چطور شد که به این نتیجه رسیدید؟
با پرسش های هوشمندانه مسئله اصلی رو توی ذهن مخاطب پیدا کنید و اون موقع میبینید که با یک پاسخ خوب نه تنها عصبانیتش کمتر میشه حتی شاید از بابت این سوء تفاهم از شما هم عذرخواهی کنه.
پس اگر شما واقعا نسبت به کسب وکارتون تسلط دارید و کاملا واقف هستید که مشتری خوب متوجه نشده،بدون عصبانیت با طرح سوالات پرسشی اون رو متوجه اشتباهش بکنید.
پیشنهاد جایگذین بدهید
بعضی اوقات ممکنه ایراد محصول کاملا درست و به جا باشه و شما هم خودتون به این ایراد پی برده باشید حالا باید چه کار کنید ؟
توی این طور شرایطی باید از مشکل به وجود اومده برای مشتری معذرت خواهی کنید .البته شاید توی بیشتر مواقع معذرت خواهی به تنهایی هیچ مشکلی رو رفع نکنه و حال مشتری رو بدتر کنه .توی این شرایط علاوه بر معذرت خواهی سعی کنید پیشنهاد جایگذینی بدید که مشتری ناراضی حس نیت شما رو ببینه و متوجه بشه که ایراد محصول یا خدمت از روی غرض نبوده و حاضره برای جبران این قضیه هرکاری بکنه .
این حالت علاوه بر اینکه شما رو جلوی مشتری کوچک نمیکنه بلکه اثراتش تو دراز مدت میتونه یک مزیت رقابتی مهم و عالی برای برند کسب وکار شما باشه.
نکات تکمیلی
برای اینکه بهترین تعامل رو با مشتری داشته باشیم نیازمند این هست که به مهارت تعامل صحیح به وسیله فن بیان مجهز باشیم .
توی این مقاله ابتدا در مورد بهتر حرف زدن توی ارتباط تلفنی صحبت کردیم .در گام بعدی راهکار هایی برای اینکه توی مذاکرات برنده بشید رو بررسی کردیم و روشهای فروش بیشتر رو یاد گرفتید و توی گام آخر به سراغ راههای مدیریت مکالمه در برخورد با مشتری ناراضی رو بررسی کردیم .
امابرای یک تعامل صحیح علاوه بر همه ی این مطالب که در بالا ذکر شد، به یک سری فاکتورهای دیگه هم نیاز دارید ، که همش رو توی یک دوره جامع به اسم سود پنهان کسب وکار قرار دادیم .
شما توی این دوره خیلی راحت از صفر تا صد ،تعامل صحیح با مشتری، از مدیریت استرس گرفته ،تا تقویت اعتماد به نفس .و همچنین نحوه بیان و لحن مناسب با مشتری ، اینکه چطور با یک مشتری ناراضی صحبت کنیم. چطور یک مشتری که یک بار ازما خرید کرده. رو پیگیری کنیم، که جز مشتری های ثابت و وفادارکسب کارمون بشه .
چطور بتونیم زبان بدن ممشتری رو تفسیر کنیم .چطور بهترین ژست های یک فروشنده موفق رو یاد بگیریم و اجرایی کنیم .و همچنین چطور شنونده خوب بودن ،رو تمرین کنیم .که مشتری از ارتباط با ما لذت ببره و کلی تمرین، و آموزش دیگه، برای اینکه بتونید یک فروشنده موفق و تاثیر گزار باشید.
پس اگر شما هم میخواید جز دسته بالا باشید این فرصت ویژه رو ازدست ندید.